:: فروشِ هر شب تنهایی (۱۳۸۶) به هر قیمتی که رسید، پنجهزارتومان ازش کم کنید و تا دلتان خواست فحش ک دار اضافه کنید. والله، ما که راضی نیستیم و تازه، حسابمان به قانونِ قدیم بود که فیلمهای روز شنبه، نیمبهاءست وگرنه، هوسِ سینما نمیکردیم اصلن.
:: لطفن صدرعاملی را از برق بکشید و بهش بگید دلیل استقبال از فیلم، حامد بهداد است و لیلا حاتمی و کارنامهی خودش؛ «من ترانه ۱۵ سال دارم»،«دختری با کفشهای کتانی» و «دیشب باباتو دیدم آیدا» و نه، زبان و لحنِ جدیدِ فیلم! نمیدانم چرا خیال میکند از دایرهی بستهی مفاهیم دینی در سینما عبور کرده و به یک زبانِ جهانی رسیده است؟ شاید هم، فیلم دارد به یک زبانِ جهانی صحبت میکند که ما آن را بلد نیستیم و برای هماین بود که کلهم ملّتِ توی سینما مشغولِ گپ و گفت بودند و نه تماشای فیلم.
:: یه جایی عطیه و حمید (هماین لیلا و حامد) نشستن توی صحن (بیشترِ فیلم توی حرم امام رضا (ع) میگذره) و جیکجیک میکنن برای هم و عطیه دربارهی مُردن حرف میزنه و به حمید میگه: نگرانِ توأم که بعد از مُردنِام چی میشی؟ بعد، خودش ادامه میده: نه اینکه نگرانِ تو باشم که چی کار میکنی، نگرانِ خودم هستم. حالا فیلم رو دیده باشین، با خودتون میگین اه چی بود اینجا. یعنی، کلّن نکتهی قابلبیان نداشت فیلم و اینجا رو هم اگه گفتم فقط برای اینکه با یه فکری گوشهی ذهنام قرابت داره، هماین.
:: تازه، حامد بهدادش هم تعریفی نبود.
:: هی اون روز رو مرور میکردم امروز.
:: عکس رو هم از اینجا برداشتم.
محمد امین عابدین در 10/01/27 گفت:
دغدغه های صدر عاملی قابل احترام است اماایراد اصلی به جهان بینی اوست…
علیرضا دیبا در 10/02/03 گفت:
.من(ضمن احترام به نقد و نظر شما) از دیدن این فیلم با تمام نقایصی که داشت لذت بردم