چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

.

درست مثل کسی که وارونه‌ دره‌های عمیقی دارد

وارونه‌ی کسی شدم که تمام زندگی‌اَم نبود

ماه

ماهی

و خورشیدی که به‌موقع پشت کوه نمی‌رود

تا شبانه عاشق‌اَت شوم

با جزیره‌ی دردی توی تن‌اَم

.

.

تو هم

مثل کابوس‌های سحرگاه من هی بیا و برو

مثل خندیدن گاه گاه کسی که دارد می‌میرد

زندگی‌اَم را به عکس گرفته‌ای

که وارونه ظاهر مگر می‌شوم!

.

.

.

شعر بلندی است از «روجا چمن‌کار»

۲ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. سوسک سفید در 09/03/08 گفت:

    so nice…what else can I say?really nothing

  2. همون در 09/03/10 گفت:

    دمش قیج …………ادامه اش رو هم می نوشتی دیگه !

دیدگاه خود را ارسال کنید