«در عصری زندگی میکنیم که میتوان بر سر هر موضوعی بحث و گفتوگو کرد، اما عجیب اینجاست که موضوعاتی هم هست که دربارهاش بحث نمیشود، مثل دموکراسی. خیلی عجیب و غریب است که کسی حاضر نیست کمی درباره ماهیت دموکراسی تأمل کند، اینکه برای چه کسی و چه چیزی سود دارد؟ مثل «سنت ویرژ» [حضرت مریم] است که کسی جرات ندارد به آن دست بزند. همه فکر میکنند دموکراسی یک چیز خدادادی است. به نظر من باید درباره این موضوع در سطح بینالمللی گفتوگو کرد و مطمئنم که نتیجه این میشود که در دموکراسی زندگی نمیکنیم، که دموکراسی جز ظاهر قضیه چیزی نیست.
چرا؟
معلوم است که در جواب من میگویند، تا زمانی که شهروند هستی و رأی میدهی میتوانی دولت یا رئیسجمهور را تغییردهی، امّا موضوع فقط به اینجا محدود نمیشود. اما غیر از این، کار دیگری نمیتوانیم انجام دهیم؛ چون قدرت اصلی دنیای امروز قدرت اقتصادی و مالی است و توانایی اصلی در دست سازمانها و نهادهایی چون «سازمان اقتصاد جهانی» یا «سازمان پول جهانی» است و آنها هم دموکراتیک نیستند. ما در یک پلوتوکراتی زندگی میکنیم. عبارت قدیمی «دموکراسی، حکومتی از مردم و برای مردم» امروز به عبارت «حکومتی از ثروتمندان برای ثروتمندان» تبدیل شده.»
به نقل از گفتوگو با ژوزه ساراماگو