«علف پژمرده میشه، آهن زنگ میزنه و نادرستی روح آدمو میپوسونه. خدایا، ما گناهکارها رو ببخش.»
آنتوان چخوف، زندگی من، صفحهی ۵۰
شروع یک رؤیای نو
«علف پژمرده میشه، آهن زنگ میزنه و نادرستی روح آدمو میپوسونه. خدایا، ما گناهکارها رو ببخش.»
آنتوان چخوف، زندگی من، صفحهی ۵۰
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
م.ع.ر در 10/07/16 گفت:
ظاهرا این روزها خیلی با “زندگی من” درگیرید!