همیشه یک مشکلِ بزرگی دارم من با مسئلهی شبزندهداریهای خودم و شبخوابیهای زهره! اینجا که باشد، مثلن مهمان است و کمی حق با اوست و آدم دلش نمیآید تا کلّهی سحر، چراغ روشن باشد! مخصوصن اینکه، زهره حساسیت هم دارد به صدا و نور و این حرفها. {تازه، شانس آوردم به قدر گذشته حساس نیست دیگر!!!} القصه، دیشب ما هر چه زور زدیم تا خودمان را بخوابانیم! نشد که نشد!!! در نهایت، راهی آشپزخانه شدیم بلکه، وقتمان را الکی در تاریکی و توهمهای شبانه هدر ندهیم و کتابی بخوانیم. نتیجه اینکه، ساعت هفت صب است حالا و من الان کیفور تشریف دارم اساسی! اگر زهره خواب نبود حتمن تا صبح همهی کتاب را تایپ میکردم، میگذاشتم اینجا. خدا میداند چقدر معرکه است و دوستداشتنی کتابِ امیرحسین خورشیدفر! الان، زبان قاصر است برای تشکّر از آقای محسن فرجی عزیز که اگر کتاب را معرّفی نکرده بود معلوم نبود تا کی من از چنین سعادتی محروم میماندم!
عنوان کتابِ امیر حسین خورشیدفر، کلّی انرژی مثبت است به تنهایی؛ “زندگی مطابق خواستهی تو پیش میرود” و ده داستانِ کتاب، یکی از یکی عالیتر! آقا، کتابِ داستان خوب یعنی این! آدم از خوشیِ وقتِ خواندنش نمیداند چه کند؟! برای من، نثر از پراهمیّتترین بخشهای یک کتاب است. حتّا بیشتر از طرح و ایدهی داستان، دوست دارم نثر خوبی را بخوانم که لذّتبخش باشد. امیر حسین خورشیدفر نثر بیاندازه خوبی دارد برای روایت داستانهایش.
در این یادداشت فتحالله بینیاز هم میتوانید نکتههای مثبتِ دیگری را دربارهی داستانهای ” زندگی مطابق خواستهی تو …” بخوانید.
به نظر من، داستانهای رنگهای گرم، روح و زندگی مطابق خواستهی تو پیش میرود و عشق آقای جنود زیادی خوب هستند. این کتاب را حتماً بخرید و بخوانید. کیف میکنید از داستانهایش!
زندگی مطابق خواستهی تو پیش میرود
نوشتهی امیر حسین خورشیدفر، تهران؛ نشر مرکز، ۱۵۴ صفحه، ۱۳۸۵، قیمت ۲۴۰۰ تومان
مرتبطجات؛
+ داستانهایی مطابق خواستهی تو (محسن حکیم معانی/ روزنامه ی اعتماد ملّی)
* تذکّر؛ بزرگی سایز عکس برای تأکیدِ بیشتر است!
زهره در 08/08/05 گفت:
اولا در مورد این کتاب این قدر مثبت ننویس حالا هرچی که باشه شاهکار که نیست!!!کاش ایراداتش رو هم می نوشتی .خدا رو خوش نمی یاد ! اون کتاب پایینه گناه داشت چرا اون قدر کوبوندیش !!!!
ثانیا ، من کی گفتم تو چراغ رو خاموش کن ؟؟؟
ثالثا ،به من هم خیلی خوش گذشت دفعه دیگه بریم پارک ارم، من دلم سرسره میخواد !!! با بستنی قیفی!!!!
راستی رو جلد کتاب چرا خواسته رو اون جوری نوشته!! این یعنی کچه؟؟؟
سامانتا در 08/08/05 گفت:
سلام
مرسی عزیزم
خواستم تشکر کنم به خاطر معرفی کتاب من همین امروز میخرم
نسترن در 08/08/05 گفت:
جالبه ….. باید کتاب جالبی باشه
محسن در 08/08/05 گفت:
خدا رو شکر که این بار روسفید شدیم! کتاب ایرانمهر رو هم بعدن دوباره ببین.شاید فرجی شد!
همون در 08/08/05 گفت:
عجب!
مریم باغ سیب در 08/08/05 گفت:
یه چیز خیلی باحال بگم! همین الان از دانشگاه برگشتم خونه و سر راه طبق معمول رفتم شهر کتاب به شوق خریدن همین "زندگی مطابق خواسته تو پیش می رود" که تو نمایشگاه هم تموم شده بود!
اونجا هم نداشتش!!
اومدم دیدم تو در موردش نوشتی کلی چشام چهارتا شد!!