«خوشبختی از آن شیرینیهاییست که باید گرمگرم خورد. نمیشود آن را به منزل برد. همینکه کسی بخواهد آن را به هر قیمت شده حفظ کند گه کاری میشود.»
۷ دیدگاه نوشته شده است! »
خدا هرگز دیر نمیکند
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
بگرد
وبلاگهای زنده
چهار ستاره مانده به صبح
- نقشههایی برای پیدا شدن
- این ماییم، ملتی تنها در آستانهی فصلی سرد
- میبوسمت و رهایت میکنم
- به نام آبان
- روز المر را در خانه جشن بگیریم
- سرنخهای بهاری
- سلام جهان!
- کتابها منتظرند؟
- چگونه مرور کتاب بنویسیم؟
- نخودی
- به افقِ کتابخانهی من
- به یادِ میلک
- این گوزن مال همه است!
- دربارهی سرگذشت یک دایناسور
- شاهکارهای ادبیات را به زندگیتان دعوت کنید
- جایی که وحشیها نیستند
- آموتخانه؛ خانهی مردم
- به سلامتیِ شادی
- برسد به دست والدین، معلمان، مربیان، هنرمندان و غیره!
- یک کتاب خوب، یک اتفاق بد
برچسب
book
books
I Love Books
ادبیات کودک و نوجوان
اقتباس
انتشارات امیرکبیر
انتشارات ققنوس
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
داستان کوتاه
داستان کودک
رمان
رمان ایرانی
رمان خارجی
رمان نوجوان
رمان کودک
روانشناسی
زندگی جدید جناب دایناسور
شعر
شعر نو
عشق
عکس
فیلم
فیلم ایرانی
فیلم خارجی
فیلم سینمایی
لاکپشت پرنده
مجموعه داستان
مجموعه شعر
نشر آموت
نشر افق
نشر نون
نشر چشمه
نشر چکه
نمایشگاه کتاب
نوجوانان
نویسندگی
کتاب
کتاب تصویری
کتاب نوجوان
کتاب کودک
کتاب کودک و نوجوان
کتابخوانی
کودکان
کودکان و نوجوانان
یزد
از این لحاظ
- I Love Books
- Life is Beautiful
- اتاق تجربه
- ادبیات مقاومت
- ارادتمند شما عزرائیل
- از خانهی خودمان شروع کنیم
- اوستا کریم! نوکرتیم
- اوکی مِستر
- اینم یه جورشه
- بابا گلی به جمالت
- بازی وبلاگی
- به اضافهی من
- بچّهی سرراهی
- جام جهانی برزیل
- حاشیه بر متن
- خبرگزاری رؤیا
- دربارهی خودم
- دربارهی کتابها
- دستهبندی نشده
- رؤیای نوشتن
- رمان
- روانشناسی
- ریزش هوای سرد
- زندگینامه
- شعر
- صبح روز چهارم
- صفحهی بیست
- فیلمنامه
- ماجراهای من و راجرز
- مادموزل مارکوپلو
- مجموعه داستان
- نمایشگاه کتاب تهران
- هایکو کتاب
- هر چی
- پویا ایناشون
- کتاب یزد
- کتابخانهی روستایی
- کتابخوانی برای سالمندان
- کودک و نوجوان
- یزدگَردِ چهارم
- یک چمدان عکس
آوامین در 09/09/09 گفت:
خانومی امشب دعا یادت نره…اون گوشه موشه ی دلت واسه آوامین لوست هم دعا کن…
رم امام رضا که بودم اومدی توی ذهنم و همین طور امشب…امیدوارم به مراد دلت برسی …
بوسس
چهار ستاره مانده به صبح در 09/09/10 گفت:
:*
haafez در 09/09/10 گفت:
man asheghe in ketabam!
khoda lanat kone uni ke in ketabo azam pichund
چهار ستاره مانده به صبح در 09/09/10 گفت:
خدا به راه راست هدایت کنه اون پیچونده رو، کتاب رو پستون بده 🙂
سعادت در 09/09/10 گفت:
سلام. به خاطر لطفی که بهم داشتید خیلی ممنونم همینکه جوابمو دادید مرسی. من هم آرزو می کنم زندگیتون مثل اسمتون رویایی و قشنگ باشه و اینکه اون چهار ستاره اگه گذر زمان باشه سپری بشه و اگه آرزو ئه ایشاالله هزاران آرزوتون بر آورده بشه ولی بعدش صبحی باشه که طلوع شروعش بشه. طلوعی که خوشبختی رو داشته باشه و دری که به بهشت باز بشه. به حرفهاتون خیلی فکر می کنم به همه جمله هایی که تو این چند روز نوشتید. از شما هم ممنونم. راستی دنیای همه ماها دست خداست شاید دنیای خودمون رو هم نتونیم عوض کنیم ولی ناامید نباید باشیم. بازم ممنونم
آينه هاي ناگهان در 09/09/10 گفت:
جاااااااااااان؟چی کار میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چهار ستاره مانده به صبح در 09/09/10 گفت:
از این کارای بد :)) گهکاری