چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

۳ دیدگاه نوشته شده است! »

  1. آوامین در 09/09/11 گفت:

    نازی رویاجونم…انشالله که صدات میکنه…
    به یادت بودم خانوم…
    منم خیلی منتظرش بودم…دو سال…تا اسمش میومد حسرت میخوردمو تا میفهمدیم یکی داره میره مشه حسودیم میشد و دلم میگرفت…
    اما آخرش بعد از دوسال شد…کم بود و کوتاه اما می ارزید…به خدا می ارزید…
    کامنت پست قبلت رو دوست داشتم رویا جونم…خیلی خیلی زیاد…
    برام دعا کن…
    بوس

  2. hamid در 09/09/13 گفت:

    خدا حافظ، اگه جای منو دوباره دیدی به رو نیار منم همین کار رو می کنم

  3. سعادت در 09/09/15 گفت:

    سلام. جمله ی خیلی قشنگی بود البته بستگی داره ما چه جوری بهش نگاه می کنیم

    اگه کسی رو از صمیم قلب دوست داشته باشیم داشته هاشو هم دوست داریم. اگه روزی عزیزمون به خاطر ما داشته هاشو از دست بده مقصر کی میشه خوب ما میشیم. این نگرانی همیشه تو من هست.

    لطفا بیشتر پست بذار. حالا هر روز نمی ذاری چند روز یه بار آپ کن. منتظر پست بعدیتم.

دیدگاه خود را ارسال کنید