گفتی
همهچیز قشنگ بود
مثل همهی اتفاقهای آنروزها که تو پشتشان بودی.
یعنی من!
زنی
که جهان
به او
پشت کرده بود.
من
نه دشنه دارم
و نه آستینی که دشنهای در آن پنهان کرده باشم
بگذار خیالت را راحت کنم
من
اصلاً
دست
هم
ندارم
که آستینی داشته باشد.
با خیالی آسوده به من پشت کنید
راستش را بخواهید
من
اصلاً
وجود ندارم.