چهار ستاره مانده به صبح

شروع یک رؤیای نو

«به آمریکا می‌آیم. مثل کسی که تصمیم گرفته است خودش را به آب پرت کند و از آن‌سو مرده، زنده و یا آدمی متفاوت بیرون بیاید.»

شهر و خانه، ناتالیا گینزبورگ، ترجمه‌ی محسن ابراهیم، نشر هرمس، صفحه‌ی ۲

دیدگاه خود را ارسال کنید