:: خداحافظی«مردم ایران سلام» نه برای من، امّا برای همهی آن بینندگانِ بسیاری که در این دو سال، هر صبح ِ ناشتایشان را با محمّدرضا شهیدیفرد شروع کردهاند حتمن اهمیّت دارد. مثلن، برای همین برادر کوچکتر ما که در حد و اندازهی شوک بود حتّا! بامزهتر، پیامکی بود که فرستاد برای شهیدیفردِ محبوبش که “نرو نرو ما رو تنها نذار شهیدیفر!” و مرا یادِ وقتی انداخت که کودکتر بود و آن برنامهی بستنیها و خالهبهار ِ شبکهی دوّم تمام شده بود و طفلکِ نازنین ِ من پُشت رفتنشان کلی گریه کرده بود در عالم بچگی!
:: این یکی، دو روزه که میهمانی عید برگزار کردهاند مردم ایران سلامیها، من نیز نشستهام پای تماشای آن و با حرفهای شهیدیفرد در ویژهنامهی همشهری جوان کلّی مشتاق شدهام نسبت بهش. کم کم این شخصیِت پُر عزّتنفس هم اضافه میشود به فهرست محبوبیّاتِ من! عینهو، محمّدرضا گلزار که بعدِ برنامهی شب شیشهای رضا رشیدپور بود که علاقمند شدم به او!!! خوشم میآید که این شهیدیفرد خودخواه است و دیکتاتورمنش و آدمها برایش اهمیّت ندارند بهرغم احترامی که میگذارد به آنها. من عاشق ِ این مُدل شخصیتهای مستقل ِ خودبرتربینام اصولن!
:: وُلهای پخش میشود در همین برنامهی شهیدیفرد، تصاویری است از طبیعت و یکسری علائم و تابلو که معمولن میبینیم گوشه و کنار جادهها و محلهها با کلمهها و ترکیبهای تازه به جای مثلن از سمت راست برانید، محل عبور عابر پیاده، روستای فلان … نوشتهاند روی تابلوها؛ از راه راست بروید، محل عبور خورشید، به سمت زندگی … مانند این. نگاهِ این وُله را دوست داشتم به حیات و طبیعت.
:: در برنامهی امروز، شهیدیفردِ مجری شعری هم خواند از محمّد صالح علاء که قشنگ بود و دوستداشتنی طبق معمولِ شعر و شخصیّت ِ آقای شاعرش؛ عیده و باز کبوترا/ خواب میبینن ماهی شدن/ شیرن و نعره میکشن/ عکس رو ده شاهی شدن …
{عکس}
هومن - گندم در 08/08/05 گفت:
اینم قشنگه
محسن در 08/08/05 گفت:
اگر باز بیام و بینم صفحهات عوض شده، نعره میزنم!!
چهار ستاره مانده به صبح؛
:: شما صاب اختیارین امّا، نعره بهتون نمیآد اصلن!
الناز در 08/08/05 گفت:
http://bookelnaz.blogfa.com
http://4300blogfa.com
سلام. عیدت مبارک.
جالب بود.
هومن - گندم در 08/08/05 گفت:
حالا شما به جای برج میلاد عکس سده کرجی
جاده چالوسی
یه چیزی تو این مایه ها میکوبیدید اون بالا
چهار ستاره مانده به صبح؛
:: تازه پل کلاک که بهتر تره! نیست؟
علی در 08/08/05 گفت:
واقعا حیف شد…
خیاط در 08/08/05 گفت:
wow!
رویا این قالب رو تا آخر عید نگه دار،خواهش میکنم!!
چهار ستاره مانده به صبح؛
:: باشه بابا. دیگه عوضش نمیکنم تا یه سال بعد. تو اما باور نکن.
محسن زحمت کش در 08/08/05 گفت:
سلام رویا خانم ! من محسن هستم ، خوشحال میشم بیای وبلاگ منوببینی
به شما با اجازه لینک میدم.
محسن زحمت کش در 08/08/05 گفت:
راستی خواهرم هم اینجا نشسته ،سلام میرسونه ، ادرستونو از اون گرفتم.
مهشاد در 08/08/05 گفت:
آی که شبهای تهران رو چقدر دوست دارم…بابا به ما هم یاد بده یه کم از این کارا
مهشاد در 08/08/05 گفت:
امروز برنامه رو دیدم کلی هم کیف کردم… منم شدید ناراحتم…
خدایی خیلی معرکه است
مهشاد در 08/08/05 گفت:
عیدتم مبارککککککککک
آوامین در 08/08/05 گفت:
آره
حیف شد…یکی از بهترین برنامه ها بود…