شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شروع یک رؤیای نو
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
شد لشکر غم بیعدد و ز بخت میخواهم مدد
حضرت علی علیهالسلام؛ «به آن چیزی که ناامیدی و امید نداری، امیدوارتر باش از آنچه به آن امید داری. زیرا، موسی رفت برای خانوادهاش آتش تهیه کند، خداوند با او سخن گفت. ملکهی سبا نزد سلیمان رفت تا بر سر کفر با او مصالحه کند، مسلمان بازگشت و ساحران فرعون رفتند موسی را شکست بدهند، به او مؤمن شدند.»
آبگینه در 08/08/05 گفت:
شد لشگر غم بی عدد
…….
ای غم ها..
مرا به من واگذار کنید که من نه از شادی روی خوش دیدم نه از غم
…
از که مدد می جوئی غریبه؟
:: چهار ستاره مانده به صبح؛ غریبه احتمالن فحش نیست که! نه نیست. " ک " نداره! پس، اشکالی نداشت سؤالتون فقط من جوابم نمیآد. نیشخند.
مرد جان به لب رسيده در 08/08/05 گفت:
… من شکست خوردم .
لشکر بی غمان حمله…
.. در 08/08/05 گفت:
…..
باشد که از خزانه ی غیبش دوا کند
شاد زی